معنی کلمه بهمن شیر در لغت نامه دهخدا مفهوم مترادف متضاد هم خانواده مصدر فعل مفرد جمع بن ماضی مضارع مستقبل از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.

جواب این سوال:

جواب : بهمن شیر. [ب َ م َ] (اِخ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان آبادان و همچنین نام رودی است که از خاور خرم شهر از رودخانه ٔ کارون جدا شده و از جنوب خاوری خرم شهر و شمال خاوری آبادان به خور بهمن شیر میریزد و در واقع آبادان بوسیله ٔ این رود و شطالعرب تشکیل جزیره را میدهد. هوای آن گرم و مرطوب است آب قراء از رودخانه ٔ بهمن شیر تأمین میگردد این دهستان از 19قریه بزرگ و کوچک تشکیل شده در حدود هشت هزار سکنه دارد قراء مهم آن عبارتند از طره سنجاخ که قریب سه هزار تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)., بهمن شیر. [ب َ م َ] (اِخ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان خرم شهر است، این دهستان در خاور و شمال خاوری خرم شهر واقع است هوای آن گرم و مرطوب است و آب قراء آن از رودخانه ٔ بهمن شیر تأمین میشود این دهستان از هفت قریه ٔ بزرگ و کوچک تشکیل شده و در حدود پنج هزار تن سکنه دارد. قراء مهم دهستان بهمن شیر عبارتند از محرزی که در خاور خرم شهر است و در حدود 1700 تن سکنه دارد و دیگری دهستان حفار خاوری است که در حدود 1000 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).

لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.