مترادف و متضاد کلمه تعطیل واژه مخالف مصدر بن ماضی مضارع مستقبل مفرد و جمع از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب این سوال:
جواب : انحلال، برچیدگی، بیکاری، لنگ، متلاشی، مرخصی، منحل، ناکارگی، وقفه، روز بیکاری، بیکار کردن، دست ازکار کشیدن، معطل گذاشتن، مهمل گذاشتن.
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.