معنی کلمه اتلاف در لغت نامه دهخدا مفهوم مترادف متضاد هم خانواده مصدر فعل مفرد جمع بن ماضی مضارع مستقبل از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.

جواب این سوال:

جواب : اتلاف. [اِ] (ع مص) هلاک کردن. (تاج المصادر). نیست کردن. هلاک یافتن. (مؤید). نابود کردن. تلف کردن. افناء: او را بغرامت آن اتلاف و تضییع مؤاخذت کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی)
– اتلاف کردن، اسراف. تلف کردن.

لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.