معنی کلمه جوتره در فرهنگ عمید مفهوم مترادف متضاد هم خانواده مصدر فعل مفرد جمع بن ماضی مضارع مستقبل از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب این سوال:
جواب : مناره
کنگره
برج مرتفع
سکو.
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.
معنی کلمه جوتره در فرهنگ عمید مفهوم مترادف متضاد هم خانواده مصدر فعل مفرد جمع بن ماضی مضارع مستقبل از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب : مناره
کنگره
برج مرتفع
سکو.
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.
معنی کلمه اوزون ترکی به زبان فارسی ترجمه دیکشنری آنلاین از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب : دراز 2- بلند.
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.
جواب و پاسخ مخالف ظالم در حل جدول بازی جدولانه از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب : عادل، دادگر.
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.
جواب و پاسخ آزرده خاطر کردن در حل جدول بازی جدولانه از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب : رنجاندن.
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.
معنی و ترجمه کلمه صورت جمع کلمه.فلاه حالیارد ریسمان بادبان از فارسی به آلمانی دیکشنری معادل از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب : Ha.lften (pl) [noun].
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.
جواب و پاسخ سؤال و جواب تلویزیونی در حل جدول بازی جدولانه از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب : مصاحبه.
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.
جواب و پاسخ روزآمد در حل جدول بازی جدولانه از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب : مدرن, معادل فارسی آپتودیت, معادل فارسی آپ ِ تودیت, معادل فارسی آپ تودیت, آپتودیت.
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.
معنی کلمه رشادت در لغت نامه دهخدا مفهوم مترادف متضاد هم خانواده مصدر فعل مفرد جمع بن ماضی مضارع مستقبل از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب : رشادت. [رَ دَ] (از ع، اِمص) راستی. (ناظم الاطباء). به راه راست بودن. (غیاث اللغات) (از آنندراج). || قدرت و شجاعت و استعمال قدرت. (ناظم الاطباء). این صیغه را در لغت نیافتم و بر فرض وجود، معنیی که در تداول ما به آن می دهند یعنی دلیری و شجاعت و جسارت هیچ در این ماده نیست. (یادداشت مؤلف). رشادت که به معنی شجاعت و دلیری استعمال می شود از مصادر ساختگی است، در کتب لغت رشاد بدون تاء است و آن هم به معنی رستگاری است نه دلیری. (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال 1 شماره ٔ 5). || سختی و درشتی آمیخته با رحم و شفقت. (ناظم الاطباء).
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.
مترادف و متضاد کلمه پیک واژه مخالف مصدر بن ماضی مضارع مستقبل مفرد و جمع از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب : برید، پستچی، چاپار، رسول، فرستاده، فرستاده، قاصد، نامهرسان، نامهآور.
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.
مترادف و متضاد کلمه لما واژه مخالف مصدر بن ماضی مضارع مستقبل مفرد و جمع از وبلاگ “میدونَم” پیدا کنید.
جواب : جازمه، لا، لم.
لطفا نظرتان را در مورد این پست ارسال کنید.